یا عشق یا ایمان
نوشته شده توسط : پاییز

زور میزنم همچون هالو

تا شعری بگویم چون شاملو

این شعر

سخنان آشفته ی فکرِ من است

فکری پر از خدا از عشق از زندگی...

با خودم میگویم که آیا

آیا

خدا همه جا هست؟؟؟

با دلم رفتم پای آن سرو بلند

شاید سهراب آنجا دیده باشدش

من ندیدمش

من خدا را ندیدم وبه او ایمان آوردم

با علم به خدا نرسیدم

اما با دل به آسمان هفتم رفتم

خدا را بوسیدم

اما بی ایمان باز گشتم

چون به من آموخته اند

یا عشق یا ایمان

این است شرط زندگی

گویا عشق ایمانم را گرفتِ

ای کاش مثل فروغ بودم

همان فروغ که فرخ زاد بود

و عشق را با ایمان میخواست

و با ماشینش رفت و به بهشت رسید

تا عشق را به ایمان پیوند دهد

اما من ماندم و این زندگی

که هیچ چیز ندارد...

قایقی خواهم ساخت

میفروشم به شما

و از این دنیا میروم

تا بتوانم زندگی کنم

با خدا که از من دورش کردید...

 





:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست